همراز

Sunday, November 28, 2004

بنام خالق
هدف از وجود امدن انسان چی میتواند باشد که جواب به اون ایجاد انسان بودن را به فعل در میاورد من تو ما همه میاییم و خواهیم رفت اما به چه بهایی و به چه بهانه ای ؟
من هستیم چون او میخواهد ما زندگی میکنیم چون او میخواهد و ما خواهیم مرد چون او خواهد اما چرا؟
ما برای هر کاری اورا فاعل قرار میدهیم و خود را محگوم به انجام میکنیم چون مفعولیم و اما اگر علتی برای او میخواهیم میشود بی منطقی؟
ما میتوانیم درک کنیم چون ما دمیده شده از اوییم ما میتوانیم ووو چون او میخواهد و این حس را برای ما ایجاد کرده که بدانیم و اگر ندانیم در حق خود و نیاز خود کوتاهی کردیم ما همواره مییابیم چون سکوک و نیاز ما یافتن است اما فرار یعنی عدم؟
من میدانم اگر نفهم چرا امدم همانقدر در خود گم میشوم که بی معنا بودن این ملک را رنگ باور کنم اما تو چی
تا به حال این معنای تو بوده؟ تا به حال خواسته ای برای خود معنایش کنی ؟ این رسم توست تا ندانی برای چه امدی نخواهی توانست وظیفه و کار محول شده بر دوشت را به انجام برسانی پس سعی در یافتن کن تا بیابی هادی خود را منجی خود را و حقیقت خود را
یه سر به این جا بزنید تا بیابید اگر پیدا نکنید چه میشود!
www.divaneh18444.blogspot.com
عصاری

0 Comments:

Post a Comment

<< Home