همراز

Friday, September 17, 2004

دروغ بزرگ

پیامبران کافر
با سلام
سالها در خودمان این جرعت را کشته ایم که نتوانیم و اجازه نداشته باشیم به چیزهای حتی فکر و بعد شاید وجود در تغییر نگرش داشته باشیم از این طیف مراتب میشود به نامهایی همچون باورها امامها رهبران و پیامبران را نام برد هر کس که بخواهد یا هر کس که بتواند در آخر امر به مرتد و کافر محکوم میشود این افراد در آینده نه چندان دور هم به محکومیت و شاید به صورت غیابی نیز محاکمه نیز شوند ولی این یه باور قوی است که با جستجوی در چیزی میتوان به بهترین نحوی ممکن از آن استفاده کرد حتی اگر اون دین و مسلک باشد و این را از برای خود میبایست آغاز نمود چون هم به واسطه آشنایی و هم به واسطه در گیر بودن در آ ن میتوان تا سر حد تکامل از آن را درک کرد همواره به ما گفته اند و میگویین که در جایی دیگر یا شاید هم در همین مکان بعد از مرگ مرا را با ترازوی خداوندی به محاکمه میبرند تا بپرسند این شئان و این بدن را که در اختیار داشته بودید در چه راستایی ودر چه هدفی استفاده بردید و بی شک از مهمترین چیزها هم مردم آزاری و مثبت بودن میتواند مرتبه و پاداشی اگر شامل میشویم به ما دهند.
این سخنان گذشته برای ایمان آوردن به هر چیز نیاز به بررسی است و با شرط آگاه بودن و سوال کردن و رفع شبهات میتوان به منظورو مقصود پی برد ولی این مراحل وقتی طی شد و با شفافیت و دید کامل دیده شد و حتی کوچکترین درزی نداشت در این زمان است این راهنما و این روش راهنمای حرکت است
ولی متاسفانه این اجازه دخول را اولیا ما از ما سلب کرده اند و بدون آن که ما را به عنوان یک پای تصمیم کیرنده حتی برای زمانی که آنها هیچ گونه حقی درمقابل ما ندارند ما را در این شرایط رها کرده اند
من به عنوان یک انسان، انسانی که برای فکر ،آرا و اعتقادات خود به طور مستقل میتواند تصمیم بگیرد این حق را میخواهم از نوع برای خودم ایجاد کنم و از خودم بخواهم در هر مرحله که قدم میگزاری به نسبت درک خود شعور خود و توان خود درک کن و آشنا شو و آشنا کن اطرافیانت را تا بتوانند در ک کند را هنمای کنند و حتی مرا در سیر رسیدن به اعلا کمک کنند با برهان خلف میتوان به هر اصل دست یافته حمله کرد تاآنجا که میشود به اون شک کرد سوال کرد حرکت کرد ،شناخت تا بی ذره ای تردید در آن نگاه نکرد
من و شاید شما به محض تولد در کوشمان اذان خواندن و آن را به زبان عربی و از سنت پیامبر اسلام برایمان خواندند که در این راه بمانیم و در این را ه سیر کنیم تا به کمالات برسیم حالا چرا اسلام
من خودم داوودم نام یکی از پیامبران را با خود به همراه میگشم و ایشان و دیگر پیامبران را تا آنجایی که در تاریخ و در کتابها شناخته ام میتوانم برسی کنم البته در دایره درک خودم به رزدشت رسیدم ایشان نه برای دینشان یا اریا یی بودنشان نه به خاطر اینکه در نخستین حرکت به من و یا هر انسان این اجازه را داده اند تا با تامل با شناخت راه خود هدف خود و ساختار وجودی خودش را تعیین کند البته بعد از سننی که به این رشت و بلوغ ذهنی رسید البته برای شروع این محدودیت را تعیین کرده اند و برای زمان مناسب نه!
ولی اسلام این حق را از من گرفته چرا من در حد خودم در الانم این پاسخ را میتوانم بدهم چون فکر میکنند من نارسم و یا اگر من از بدون این پاییه رشد کنم شاید دیگر نتوانم برکردم واسلام را بشناسم البته این را هم درک کردهام که اسلام در زمانی با سلوک و روش و تبلیغات دینی معرفی شده و زمانی با شمشیرو جنگ لذا نخواسته پس از دست برود الان که این حرفها را میزنم باورم کنید نمازم را خوانده ام و به کفر نرسیده ام و اما بعدبنده در اصل آدم کم سوادی هستم را هیچ گاه نه خواسته ام و نه دوست داشته ام در نبوت و تکریم و معاد را مطالعه کنم ولی میتوانم بعضی از چیزها را که ار حق و یا چیزهایی که میشود درک کرد را به عنوان نقصان و اشتباه ببینم و این حق را همواره در خودم تکثیر و ارتقا خواهم بخشید چون این چیزی نیست بالا تر از شناخت و راه حقیقی
ما شنیده ایم که پیامبران آمده اند برای راه صحیح نشان دادن و بعد امامان آمده اند و تا به حال و آین را به باورمان داده اند که آنها کسانی بودند والا و درست کار صرف و نه اشتباه و نه خطایی اما در مواردی برای من فضول در دید این شبهات ایجاد شده اول حقوق
حق چیه و چگونه میشود ادا شود و چرا همواره باید حق را گرفت نه اینکه همیشه حق سر جایش است نه میشود معامله کردش و نه میشود گرفت و داد حق میبایست یک امتیاز بدیعی باشد که در بدو تولد از آن مستفیظ میشود و فقط و فقط در شرایطی اون را از دست خواهیم داد که اون را به وسیله ای برای زیاده خواهی و یا سو استفاده به کار بنیدم
لذا هر انسان حق برابر با هر کس دیگر داردمه نه افرودنی است برای فردی و نه کاستنی
مطلب بعد، ازدواج
من خودم مجرد هستم و شاید درک نا توانی از این لغت داشته باشم ولی چند لغت دیگر برای من معنا دارد عشق محبت مونس یار و هوس ارضا و...
همه اینها را میتوان در ازدواج پیدا کرد این طور این لغتهای نا مربوط را کنار همدیگر میچینم تا برایم معنا دهد بعد از آیینه دین می نگریمش تا در آنجا نیز معنا دهد
ما انسانها لا اقل یه چیز از طبیعت یاد گرفتیم و ان این که چیزهای ی ناجفت میبایست در کنار هم معنا بگیرد و کامل شود و این دو بدون هم همانند لنگهای دو چیز هستند تا همواره برای رسیدن به آرا مش درون یشان و بعد سعی در کامل شدنشان با نیرو هایی کنار هم میمانند این نیروها یکی ارضا جنسی است یکی منش مرد برای زن و بلعکس منش و سیرت زن برای مرد که همواره و همیشه باهم تکمیل میشوند یعنی خشکی با لطافت سردی با گرمی و در خلاصه همدیگر را خنثی کردن و به پایداری رساندن پس شاید در بعضی از موارد یکی بیش از دیگری در صفتی و کاری بیشتر نیرو و توان بگذارد و دیگری هم بی شک برای جذب و درکش بیشتر نیرو و توان
بی این افراد باهم معنا و تکمیل میشوند و از مزه این تکامل شیرینی طفلشان محیطشان را پررنگ تر میکند پس این بی هم هیچکاه تکمیل نمیشود پس چرا اسلام اجازه جند همسر داشتن را برای مرد فقط مرد میدهد چرا باکره بودن را فقط برای مرد میخواهد آیا این بدان معنا نیست سلب حق این بدان معنا نیست نگرش از روی هوش این بدور از سلوک رستگاری است اما ما چرا اجازه این کار را میدهیم چرا ما حجاب را برای زن معنا میکنیم و چشم چرانی را برای مرد این یعنی چه!
من نه فمینیستم و نه مخالف آن من آزاده در فکر و سعی در روشن بودن برای این دلایل هم که عرض کردم به این اسلام شک کردم این که به ما اجازه ظلم کردن را میدهد به این که پیامبرش و امامش چکونه با داشتن چندین همسر میتوانستند این جفت بودنشان را رعایت کند
اگر میخواهید بررسی بیشتر کنید و راه صحیح را پیدا کنید به یک مثل کوچک خواهم باورتان را برانگیزم میکویید نه پس تامل کنید
خدا یک آدم و یک حوا آفرید اگر خدا وند خواهان تعادل نشر و حتی کامل کردن صحیح بودند پس میبایست یک به چند برای ابتدا خالق میکردند مگر نه!!؟
و از دیگر مطالب زیبا و شیرین این است که میگوییند خانه خدا یعنی مکان خدا یعنی جای خدا به سمت خدا اکر خدا از حس نیست اگر از حواس نیست پس چه نیاز به خانه خداست اگر این را برای فقط وحدت و به سمت هدف و راستای انرژی بنا به نگرش جدید خواند این را نمیشود باور کرد
ما دارای حواس هستیم دارای شعور و به این روش به ما میگوییند خدا انقدر برزگ هیتند که ما نمیتوانیم در درکمان بگنجانمشان پس ...
اگر ما میتوانیم درکشان کنیم پس این نیاز به دلیل کنجایش نیست این یعنی نشامن از درک بالا که توانستن در حس و باور یه چیز بزرگ
میخواهم از مسئله در توضیح المسائل رهبر قدس سره شده برایتان بنویسم تا درک بهتر حق کنید
مسئله 2412 زنی که عقد دائمی شده نباید بدون اجازه شوهر از خانه بیرون رود و باید خود را برای هر لذتی که او میخواهد تسلیم نماید و بدون عذر شرعی از نزدیکی کردن او جلوگیری نکند و اگر در اینها از شوهر اطاعت کند ، تهیه غذا و لباس و منزل او و لوازم دیگر یکه در کتب ذکر شده بر شوهر واجب است و اگر تهیه نکند چه توانایی داشته باشد، یا نداشته باشد مدیون زن است
فقط فکر کنید
و مسئله بعد زیبا تر این سرود را به پایان برده
مسئله(2413) اگر زن در کارهایی که در مسئله پیش کفته شده اطاعت شوهر را نکند گنهکار است و حق غذا و لباس و همخوابی ندارد ولی مهر او از بین نمیرود
و از اینها زیبا تر برای حق زایل کردن حقوق زن در وقت بیوه شدن ازدواج مجدد شوهر مهریه و ارثه است در انزمان زن میشود غریبه یعنی جفتی ار وصله نه جفتی برای کامل شدن
اسلام پس دین مردانه است نه دین زنانه دین برده داری در دیوارهای ظلمت به همسر بیاندیشید و آزاده باشید تا بتوانید بالا بروید از بالا نگاه کنید تا اندیشه های شما بوی کهنکی ندهد
خیلی وقت بود این مطالب را میخواستم بگویم واقعا جرعت حتی فکر کردن را هم در این رابطه نداشتم ولی این میشد ترس از مشرک شدن ولی بارزش بود تا سبک شد حالا دیکه بهتر میتوان شناخت و بهتر میتوان به آینده خود نگاه کرد من هم دنبال چند مطلب دیگر میکردم تا قانع تر شئوم آن موقع جایگاه دین را تغییر و یه دین و روش صحیح را جایگزین میکنم ولی اعتقاد از خدا را نه میتوانم نقض کنم و نه کم و این ایمانم را به او بیشتر از بیش نیز میکند
آزاده باشید رها حتی برای پرواز فردا
داود
در یابیم بیشتر سیر در مسیر ارشاد را
مستلیه 2417 مرد نمیتوانند زن دائمی خود را بطوری ترک کند که نه مثل زن شوهر دار باشد نه مثل زن بی شوهر، لکن واجب نیست هر چهار شب یک مرتبه نزد او بماند
این هم مثال دیگر
مسئله 2418 شوهر نمیتواند بیش از چهار ماه نزدیکی با عیال دائمی خود را ترک کند
مبادا بخندید !
2420 اگر موقع خواندن عقد دائمی برای دادن مهر مدتی معین نکرده باشند زن میتواند پیش از گرفتن مهریه از نزدیکی کردن شوهر جلوگیری کند ، چه شوهر توانای دادن مهریه را داشته باشد چه نداشته باشد . ولی اگر پیش از از گرفتن مهریه بنزدیکی راضی شد و شوهر با او نزدیکی کند دیگر نمیتواند بدون عذر شرعی از نزدیکی شوهر جلوگیری کرد
متاسف هستم ولی معنایی به جز پس از فروش پس گرفته نمیشود را میدهد ( آیات شیطانی)*
مسائل بعد هم در باره اجازه بدهیم معامله و سود صیغه نام بنهیمش
2421 صیغه کردن زن اگر چه برای لذت بردن هم نباشد صحیح است
پس مرد به توانایی مال و اموال میتواند حرص خود را به لذت سود بردن از جفت پر کند و معامله هوس کند
قبل از ادامه دادن من از بی ادبی که همین جور افروده میشود شرمند هستم ولی باور کنید اگر نگویم همانند لال از کنار وجدان بیدار معنا میدهد
2423 زنی که صیغه میشود اگر در عقد شرط کند که شوهر با او نزدیکی نکند عقد و شرط او صحیحی است و شوهر فقط میتواند لذتهای دیگری از او ببرد ولی اگر بعدا راضی به نزدیکی راضی شود شوهر میتواند با او نزدیکی کند
معنایی دارد به این سلوک خود را بفروشید برای نیازتان به افراد خیر خواه و اما بعد آسیاب به نوبت خدابا مارا از گمراهی در بیاور
2424 زنی اگر صیغه شده اگر ابستن شود حق خرجی ندارد
شرمنده ،شد شد نشد نشد یا اینکه تعارف امد و نیامد داره
بخوانید و بلند بخندید
2427 زنی که صیغه شده ، میتواند بدون اجازه شوهر از خانه بیرون برود ولی اگر بواسطه بیرون رفتن ، حق شوهر از بین میرود ، بیرون رفتن حرام است
ترو به خدا شنیدید به یارو میگوییند دو دو تا میگه پنچ تا میگن نه چهار میگه اهان از اون لحاظ
2446 اگر مرد مهر زن را در عقد معین کند و قصد ش این باشد که آن را ندهد عقد صحیح است ولی مهر را باید بدهد
شرمنده بیابید دزد را! (حق نه برای من است نه برای شما)
راستی این مربوط به من میشه شما هم بخوانید
2447 مسلمانی که منکر خدا یا پیغمبر شود ، یا حکم ضروری دین یعنی حکمی را که مسلمانان جزئ دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه انکار کند ، در صورتیکه منکر خدا یا پیغمبر برگردد مرتد است! نصف من را میکویید
2460 اگر زنی مهر خود را بشوهر صلح کند که او زن دیگری نگیرد ، احتیاط واجب است که زن مهر را نگیرد و شوهر هم با زن دیگر ازدواج نکند
میدانید احتیاط واجب است مثل چیه!!
خدایا ما را از راه کفر تمیز دار
2525 برای رجوع کردن لازم نیست مرد شاهد بگیرد ، یا بزن خبر دهد ، بلکه اگر بدون اینکه کسی بفهمد ، بگوید بزنم رجوع کردم صحیح است
حیف بلد نیستم اینجا چه جوری باید سوت بزنم
2526 مردی که زن خود را طلاق رجعی داد ، اگر مالی از او بگیرد و با او صلح کندکه دیگر باو رجوع نکند ، حق رجوع از بین نمیرود
یه نفر هوس میکنه بعد هوسش را میفروشه و دوباره یواشکی از راه پنجره هوس تکراری میکنه به هر حال حق با مرده است چرا جوش میزنید

2536 اگر با زن نامحرمی بگمان اینکه عیال خود اوست نزدیکی کند ، چه زن بداند که او شوهر ش نیست ،یا گمان کند شوهرش میباشد ، باید عده نگهدارد
یه موقع فکر نکنید دراز گوش شده اید با این مسائل ( ببخشید)
می دانید هر چه بیشتر از این طیف سخنان شرک بهترین صفتی است که میشود برایش گذاشت تا نامیدش میرسیم به مسئله شراب و چگونه آن را برایمان توجیه بچه گانه میگنند
(111) شراب و هرچیزیکه انسنرا مست میکند ، چنانچه بخودی خود روان نباشد نجس است ، و اگر مثل بنگ و حشیش روان نباشد اگر چه چیزی درآن بریزند که روان شود پاک است
خوب بایید این طور نگاه کنیم شراب و یا هر چیزی که انسانها را مست میکند چیزی است که شادی و یا حد اکثرغم کاذب با انسان اعمال میکند و به زبان عامه خود را از خود بی خود میکند و از حال عادی که نشان از عاقل بودن حذف میشود پس این راه سر خود را به وسیله گرم کردن حتی برای مقطعی از مشکلات و یا شادی رساندن پس جامد و مایع بودن و گاز بودنش فقط میتوان شعر کودکانه باشد
خوب شعر بعدی بهتر از نامیدن مسئله است(112)
الکل صنعتی که برای رنگ کردن درب و میز و صندلی و مانند اینها بکار میبرند، از چیزیکه مست کننده و روان است درست کردند پاک است
اولا الکل صنعتی اتانول با رنگ و مواد سمی اضافه شده است و اگر محلول مورد نظر لاک الکل است که جناب علامه از اسمش نه بویش داره فتوا میدهد از روغن بزرک و مواد شیمیایی دیگر شاخته شده اگر هم آخوندی قبل از این خورده باشه مست کرده باشه من نمیدونم بعد از استعمال کجا رفته خدا میداند!!
(113) اگر انگور و آب انگور بخودی خود جوش بیاید حرام ولی نجس نیست مگر آنکه معلوم بشود که مست کننده است و اگر بواسطه پختن جوش بیاید و خوردنش حرام است ولی نجس نیست
خوب نتیجه اخلاقی انگور را حتما در یخچال نگه دارید چون شاید جوش بیاید اما توی یخچال نجس نمیشود
(115) فقاع که از جو گرفته میشود نجس است ،ولی آبیکه بدستور طبیب از جو میگیرنند و بان ماشعیر میگوییند پاک است
میدونید توی کارخانه بهنوش چندتا دکتر کار میکنند!!

مسئله من(106 ) کافر یعنی کسیکه منکر خدا است ، یا برای خدا شرک قرار میدهد ،یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد ٌ را قبول ندارد، نجس است و همچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشد و نیز کسیکه ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلملنان جزء دین اسلام میدانند منکر شود چنانجه بداند آ«چه ضروری دین است و انکار آن چیز برگردد بانکار خدا یا توحید یا نبوت نجس میباشد ، اگر نداند احتیاطا باید از او اجتناب کرد گرچه لازم نیست .
در اینچا اجازه میخواهم بگوییم خدا را به یگانگی و برزگی قبول و میپرستم و برای باقی اجازه وقت میخواهم
(134)اگرانسان ببیند کسی چیز نجسی را میخورد یا با لباس نجس نماز میخواند لازم نیست به او بگوید
بس در این مسئله نشان میدهد که ... خوردن شراب .... مربوطی نیست البته من تا به حال لب نزدم نه به علت حرامی به علت از خود بی خود شدن که.... شرمنده به خودم مربوطه
خوب برای فعلا کافی است ولی این را بدانید حضرت عیسی گفته اند اگر به صورتان سیلس زدند آنطرف صورتتان را باورد تا در آن سمت هم دوباره بزند این در جواب جامعه بربری آن زمان بوده و حالا از این به عنوان رهنما استفاده میکنیم نه اصول و حضرت محمد نیز گفته اند اگر کتک خوردید به همان اندازه بزنید درست برابر برای و این اصول اکثرا برای عربهای جاهل بوده و برای آن زمان که ریشه جهالت متاسفانه تا حال گشیده شده
شاد زی عصاری